تاسیس فروشگاههای همواره تخفیف بر افراد مختلفی از مصرفکنندگان، سایر فروشندگان و جامعه اثر میگذارد که در این یادداشت اثرات هر کدام را بررسی میکنیم.
مصرفکنندگان
رقابت در اقتصاد همواره بهنفع مصرفکنندگان است. با خروج انحصار از دست سوپرمارکتها شاهد کاهش قیمتها و تخفیفات قابلتوجه در کالاهای مختلف هستیم که در شرایط تورمی کنونی توجه مصرفکنندگان را بهخود جلب کردهاست. افراد برای خریدهای ماهانه فروشگاههایی را ترجیح میدهند که تخفیف بیشتری به آنها ارائه میدهند و با قیمت کمتر میتوانند کالای بیشتری را خریداری کنند. علاوه بر آن برخی از این فروشگاههای زنجیرهای، فروشگاههایی بزرگ و معتبر هستند که تنوع کالاها در آن بسیار زیاد است و افراد حق انتخاب بیشتری دارند، بنابراین از این حیث نیز به نفع مصرفکنندگان است. همچنین افراد در این فروشگاهها برخلاف سوپرمارکتها امکان مقایسه قیمت محصولات مختلف و برندهای مختلف را دارند و میتوانند خرید خود را ساعتها ادامه دهند در صورتی که در سوپرمارکتها به علت فضای کوچک و حضور یک فروشنده چنین امکانی وجود ندارد و افراد ناچارند به سرعت انتخاب کرده و از فروشگاه خارج شوند. بنابراین از نظر مصرفکنندگان تاسیس اینگونه فروشگاهها چه از نظر قیمت و چه از نظر تنوع و آزادی عمل کاری بسیار پسندیده است و مورد استقبال مصرفکنندگان واقع شده است.
سایر فروشندگان
معمولا باظهور کسبوکارهای جدید، کسبوکارهای سنتی با این استدلال که مشتریان خود را از دست دادهاند و افراد بسیاری بیکار شدهاند، به دنبال بهدست آوردن انحصار در گروه شغلی خود هستند در حالیکه باید به این نکته توجه کرد که به دلیل بزرگ بودن این کسب وکارها و سرمایهگذاری گستردهای که در این کسب وکارها میشود شغلهای بیشتری نسبت به کسبوکارهای سنتی ایجاد میشود چراکه این کسب و کارها نسبت به آنچه در گذشته وجود داشته، تعداد افراد بیشتری نیاز دارند و همچنین شغلهای جدیدی تعریف میشود که در کسب و کارهای سنتی جایی نداشت مثلا در سوپرمارکتها جز یک یا دو فروشنده فرد دیگری مشغول نیست اما در فروشگاههای زنجیرهای تعداد زیادی فروشنده، انباردار، پیک، بازاریاب و... وجود دارد. از طرفی احتمالا فروشندگان خرد بر این باورند که تعداد زیادی از مشتریان خود را بواسطه فروشگاههای همواره تخفیف از دست دادهاند. قطعا کسانی که بهصورت عمده خرید میکنند فروشگاههایی که تخفیف بیشتری دارند را ترجیح میدهند اما واضح است که هر مصرفکننده در طول روز یا هفته خریدهای جزئی و روزمرهای دارد که برای اینگونه خریدها رفتن به فروشگاههای بزرگ بهصرفه نیست چراکه معمولا رفتن به این فروشگاهها نیاز به استفاده از خودروی شخصی دارد و برای خریدهای روزمره افراد ترجیح میدهند از سوپرمارکت محله خرید کنند و وقت کمتری صرف خرید شود مگر آنکه در محله آنها به فاصله نزدیک فروشگاه زنجیرهای یا همواره تخفیف وجود داشته باشد که در میان جمعیت کل کشور افراد محدودی چنین امکانی دارند. از طرفی به دلیل افزایش جمعیت و مهاجرت از روستا به شهر، تعداد مصرفکنندگان درکل افزایش یافته بنابراین سهم سوپرمارکتها نیز افزایش یافته است. همچنین در برخی از مناطق بهخصوص مناطق بهلحاظ درآمدی خوب شهر، تنوع کالاهایی مثل بستنی، ماست، نوشیدنی و... در سوپرمارکتها بسیار بیشتر از فروشگاههای زنجیرهای است و همین موضوع باعث افزایش خرید از سوپرمارکتها میشود. درنتیجه به نظر میرسد تعداد سرانه مشتریان سوپرمارکتها به قدری کم نشدهاست که فشار سنگینی از این جهت به آنها وارد شده باشد و البته نباید تمام این موضوع را به حضور فروشگاههای زنجیرهای ربط داد علت اصلی کاهش درآمد احتمالی سوپرمارکتها و کم شدن مشتریان آنها، زیاد شدن تعداد سوپرمارکتها و جذب شدن افراد به اینگونه شغلهاست. همچنین به دلیل تورم بالا و رکود سالیان اخیر فعالیت اغلب کسبوکارها تحت تاثیر قرار گرفته است و بنابراین نمیتوان یک مشاهده احتمالی را به یک عامل خاص نسبت داد.
جامعه
از دیدگاه جامعه به نظر میرسد وجود فروشگاههای زنجیرهای مفید بودهاست چراکه این فروشگاهها بزرگ بوده و دارای صرفه مقیاس هستند. در اقتصاد صرفه مقیاس به حالتی اشاره دارد که در اثر افزایش حجم تولید، هزینه متوسط تولید هر واحد کالا کاهش مییابد. صرفه مقیاس دو نوع است، داخلی و خارجی. در مثال موردبحث صرفه مقیاس خارجی قابل بررسی نیست چرا که عوامل خارجی که موجب صرفه مقیاس فروشگاههای زنجیرهای میشود برای سوپرمارکتها هم وجود دارد بهعنوان مثال عواملی از قبیل قوانین و تصمیمات و برنامههای دولت مثل معافیتهای مالیاتی، ممکن است سبب ایجاد صرفه مقیاس برای فروشگاهها شود که این عوامل برای سوپرمارکتها نیز وجود دارد.به عبارتی گاهی دولت به دلایل مختلف از یک صنعت یا گروه خاصی حمایت میکند مثلا بهدلیل اهمیت یک صنعت خاص، مالیات بر این صنعت را کاهش میدهد یا معافیتهای مالیاتی برای آن صنعت وضع میکند و بنابراین هزینههای تولید در آن صنعت کاهش پیدا میکنند و نسبت به سایر صنایع مزیت پیدا میکنند که این مزیت برای تمامی اعضای آن صنعت یا گروه یکسان است پس در بحث کنونی صرفههای مقیاس خارجی موضوعیت ندارد. اما عوامل داخلی مختص هر شرکت یا فروشگاه است و این مورد میتواند موجب ایجاد صرفه مقیاس برای یک فروشگاه شود که عامل بسیار مهمی برای رقابت و ماندن در بازار محسوب میشود. از جمله صرفههای مقیاس داخلی که فروشگاههای زنجیرهای از آن برخوردار هستند میتوان به خرید عمده و کوتاه کردن زنجیره تولید اشاره کرد. این فروشگاهها بهدلیل داشتن شعب زیاد و نیز مشتریان بسیار زیاد بهصورت عمده و در تعداد بسیار زیاد خریدهای خود را انجام میدهند بنابراین امکان خرید محصول با قیمتهای خیلی پایینتر نسبت به سوپرمارکتها را دارند و همچنین بسیاری از این فروشگاهها کارخانههای تولید موادغذایی و شوینده خود را دارند یا اینکه مستقیما از تولیدکننده خرید میکنند و واسطهها را حذف کردهاند بنابراین قیمت تمامشده محصول برای آنها کاهش مییابد و میتوانند به مشتریان خود تخفیف ارائه کنند. همچنین بهعلت حجم بالای فروش آنها هزینههای ثابت مثل انبارداری و اجاره برای هر واحد محصول بسیار ناچیز میشود. همچنین این فروشگاهها مدیریت واحدی دارند و چون سرمایه و توان این شرکتها در مقایسه با سوپرمارکتها بسیار زیاد است، توانایی استفاده از مدیران و بازاریابان متخصص را دارند و از این جهت نیز مزیت دارند از طرفی چون توانایی استخدام کارشناسان توانمند را دارند بهگونهای فروشگاههای خود را طراحی میکنند که مصرفکنندگان با دیدن کالاهایی که به آنها نیاز ندارند به خرید ترغیب شوند و از این طریق درآمد بیشتری کسب میکنند. بنابراین فروشگاههای زنجیرهای بهدلیل داشتن صرفههای مقیاس و کوتاه کردن زنجیره تولید نسبت به سوپرمارکتها مزیت دارند و به دلیل داشتن این مزیت میتوانند کالا را با قیمت پایینتر تهیه کرده و در اختیار مشتریان خود قرار دهند. بنابراین مصرفکنندگان از وجود این فروشگاهها کاملا منتفع میشوند چراکه قیمتها نسبت به سوپرمارکتها و فروشگاههای کوچک کمتر است و حق انتخاب بیشتری دارند. از طرفی اگر کل فروشندگان جامعه را درنظر بگیریم متوجه میشویم که این بخش نیز منتفع شدهاند چراکه تعداد فروشها بالا رفته و افراد بیشتری بواسطه این فروشگاهها مشغول بهکار شدهاند برخلاف روش سنتی که یک نفر یک سوپرمارکت را اداره میکرد در این فروشگاهها باتوجه به اندازه فروشگاه چند ده نفر مشغول بهکار هستند. به نظر میرسد نفعی که از این طریق کسب میشود بسیار بیشتر از ضرری است که به سوپرمارکتها وارد میشود، بنابراین از نظر جامعه وجود فروشگاههای زنجیرهای مفید بودهاست. البته نباید اثر پیامدهای خارجی تاسیس این فروشگاهها را فراموش کرد مثلا در مناطقی که این فروشگاهها تاسیس میشوند مشکل جای پارک بهوجود میآید و همچنین رفت و آمد زیاد میشود که آرامش افراد ساکن در آن منطقه را تحت تاثیر قرار میدهد بنابراین برای صحبت درمورد اثر تاسیس این فروشگاهها بر جامعه نباید از وجود این پیامدهای خارجی غافل شد و باید نسبت به این مسائل هم برنامهریزی لازم صورت بگیرد.
جمعبندی
باظهور کسبوکارهای جدید معمولا کسبوکارهای سنتی با این استدلال که مشتریان خود را از دست دادهاند و افراد بسیاری شغل خود را از دست دادند، به دنبال انحصار در گروه شغلی خود هستند در حالیکه باید به این نکته توجه کرد که به دلیل بزرگ بودن این کسب وکارها و سرمایهگذاری گستردهای که در این کسب وکارها میشود شغلهای بیشتری نسبت به کسبوکارهای سنتی ایجاد میشود. اما همانطور که گفته شد وجود این فروشگاهها به دلیل داشتن صرفههای مقیاس و کوتاهکردن زنجیره تولید کاملا به نفع مصرفکنندگان است. بهنظر میرسد سوپرمارکتها آن دسته از مشتریان خود که بهصورت عمده خرید میکنند را از دست بدهند اما افراد همچنان خریدهای روزانه خود را از سوپرمارکتها انجام میدهند و چون جمعیت کل کشور افزایش یافته تعداد مشتریان هر فروشگاه یا سوپر مارکت هم افزایش یافته است. اما اگر این مورد را درنظر نگیریم و مشتریان سوپرمارکتها کاهش یافته باشد این دلیل خوبی برای اعتراض به وجود فروشگاههای بزرگ نیست چراکه دنیا به سمت رقابت حرکت کردهاست و افراد باید تمام تلاش خود را انجام دهند تا در این رقابت موفق باشند سوپرمارکتها برای افزایش فروش خود میتوانند از اپلیکیشنهای سفارش آنلاین مانند اسنپفود استفاده کنند که در ایام کرونا بسیار مورداستفاده مصرفکنندگان قرارگرفته و حتما این تجربه برای ایام پس از کرونا هم باقی خواهد ماند بنابراین راه برای جذب مشتری بسته نیست کافیست از پیشرفت فناوری استفاده کرد.
*دانشجوی دکترای اقتصاد شریف